فردای اقتصاد: امید به زندگی شرکتهای چندملیتی محدود و شکننده است. نشریه فوربس نگاهی داشته است به 10 دلیل عمدهای که کسبوکارها طی ده سال آینده دچار شکست میشوند:
- راضی بودن از خود
غرور برای یک شرکت کشنده است. به محض اینکه رهبران شرکتها دچار خودخوشنودی میشوند، شرکت آنها شروع به افت و پسرفت میکند. شرکتها برای موفقیت، به سکانداران متواضع نیاز دارند که در عین حال نیروی محرکه ترس را داشته باشند که در آنها برای اقدام، انگیزه ایجاد کند. صاحبان کسب و کار باید بدانند که نمیتوانند بر موفقیتهای گذشته یا حال تکیه کنند چون این آسودهخاطری موجب میشود شرکتشان عقب بیفتد.
- در اولویت قرار ندادن توسعه پایدار
وظیفه شماره یک هر کسب و کار کمک به تبدیل شدن دنیای ما به مکانی بهتر و عادلانهتر است. هر کسبوکاری باید به مهمترین چالشهای پایداری جهان رسیدگی کند. مصرفکنندگان و سرمایهگذاران در حال حاضر خواستار پاسخگویی بیشتر سازمانها در زمینه پایداری و تنوع، برابری و شمول هستند - و این روند همچنان به رشد خود ادامه خواهد داد.
- در اولویت قرار ندادن مشتریان
هر چیزی که یک شرکت ارائه میکند باید برای مشتریان ارزش ایجاد کند و زندگی آنها را بهتر و آسانتر کند. اولویت قرار دادن مشتریان همچنین به معنای ترس از رها کردن محصولات و خدمات موجود و خلاص شدن از شر هر چیزی است که ارزشی برای مشتریان ایجاد نمیکند.
- نداشتن نوآوری خستگیناپذیر
دنیای ما با سرعت باورنکردنی در حال حرکت است و هر روز راههای جدید و نوآورانهای برای ارائه محصولات و خدمات در حال ظهور است. شرکتها باید بیوقفه نوآوری کنند تا بتوانند مزیت رقابتی خود را حفظ کنند. بسیاری از شرکتها در تغییر محصولات، خدمات یا فرآیندهای تثبیت شده مردد هستند – اما اگر این کار را نکنند، تعداد زیادی از نوآوران وجود خواهند داشت که تمایل بیشتری به تغییر دارند. آن شرکتها رهبری را بر عهده خواهند گرفت.
- تلقی نکردن خود به عنوان شرکت تکنولوژی
ما هرگز در دورانی زندگی نکردهایم که فناوریهای متحول کننده زیادی داشته باشد. روندهای فناوری مانند یادگیری ماشینی، رباتیک، بلاک چین و متاورس در حال اصلاح هر کسب و کار در هر صنعتی هستند. به دلیل سرعت سریع تغییرات – و تبدیل شدن تکنولوژی به اولین و مهمترین در دنیای تجارت – هر کسب و کاری باید خود را به عنوان یک شرکت فناوری تصور کند و این تحولات دیجیتال را در اولویت قرار دهد.
- تلقی نکردن دادهها به عنوان یک دارایی شرکت
دادهها مایه حیات شرکتهای موفق هستند. دادهها به شرکتها در تصمیمگیریهای تجاری بهتر درک مشتریان و روندهای بازار، ایجاد خدمات و محصولات هوشمندتر و بهبود فرآیندهای تجاری کمک میکنند.
اما همه این دادهها با مسئولیت بزرگی همراه است. شرکتها باید اطلاعات را ایمن نگه دارند و از تمام قوانین امنیتی قابل اجرا پیروی کنند. شرکتهایی که میخواهند در آینده موفق شوند باید استراتژی محکمی داشته باشند که در عین محافظت از شرکا و مشتریان، بیشترین استفاده را از دادههایشان ببرد.
- ناتوانی در جذب و نگهداری استعدادها
جذب و حفظ استعدادهای برتر یک چالش برای سازمانهای امروزی است – این نکته همیشه درست است که افراد قلب هر شرکتی هستند. شرکتهایی که موفق میشوند، بر توسعه فرهنگ درست کار میکنند و تنوع را در اولویت قرار میدهند. آنها همچنین سلسله مراتب و ساختارهای مدیریتی سادهتر و پویاتر را اجرا میکنند که در آن افراد احساس خوبی دارند و میتوانند بهترینِ خود باشند.
- توسعه ندادن مهارتهای مربوط به آینده
مهارتهای مورد نیاز برای موفقیت در کار، سریعتر از همیشه در حال پیشرفت هستند و میانگین عمر مهارتهای امروزی به سرعت در حال کاهش است. هر سازمانی باید اطمینان حاصل کند که کارکنانش به طور مستمر مهارتهای مناسب را در خود پرورش میدهند، در غیر این صورت آنها به سادگی عقب خواهند ماند.
- ناتوانی در ایجاد شراکت قدرتمند و همبستگی با دیگران
هیچ کسبوکاری نمیتواند در انزوا کار کند و در دنیای امروز، بیش از همیشه مهم است که روابط شراکت و زنجیرههای عرضه مستحکم و پویا ایجاد شود. برای رهبران کسب و کار، این ممکن است به معنای مشارکت با رقبای سنتی باشد - نوعی رقابت تعاونی به نام "همکاری" - برای مقابله با بزرگترین چالشهای صنایع خود.
- فقدان اعتبار و شفافیت
بنیان نهادن و حفظ یک سازمان موفق، باید اعتماد سهامداران و مشتریان را کسب کنید. جلب این اعتماد نیازمند شفافیت، اعتبار و صداقت است، حتی وقتی که همه چیز بد پیش میرود. سازمانها باید در رابطه با اهداف و ماموریت خود ارتباط برقرار کنند و درباره فرآیندهای کسبوکار که بر مشتریان اثر میگذارد، شفاف عمل کنند.
منبع: فوربس
نویسنده: برنارد مار
مترجم: شادی آذری حمیدیان
تبادل نظر